صدای اولصدای افتادن ماه توی چاله بودصدای دومصدای برخاستن خاکسترصدای سومیک چاله بود که فریاد میکشیدصدای آخرزنی بود که با دستهای مشتاز چشمهای مسترو به سوی دریافریاد میکشیدمردهاتوی چاله های راه دریامرده بودند...
بی مرام یه سوال پرسیدم
می گویند:« بالاتر از سیاهی رنگی نیست»می گویم:«بالاتر از تو رنگی نبود»تو سیاه را رو سیاه کرده ای
بی مرام یه سوال پرسیدم
می گویند:« بالاتر از سیاهی رنگی نیست»
می گویم:«بالاتر از تو رنگی نبود»
تو سیاه را رو سیاه کرده ای