...::مزخرفات بین دو سیگار::...

مردی که روبروی تو سیگار می کشد/باحلقه های دود دورخودش دار می کشد

...::مزخرفات بین دو سیگار::...

مردی که روبروی تو سیگار می کشد/باحلقه های دود دورخودش دار می کشد

مذاکره

من ساکت بودم
خدا هم ساکت بود
هیچ کس نمی خندید
و
همه چیز
در سکوت مضاعف گذشت...

نظرات 5 + ارسال نظر
رضا 31 فروردین 1388 ساعت 09:55 http://www.kame-akhar.blogsky.com

سکوت مضاعف!چه احساس خوبی

صدا 31 فروردین 1388 ساعت 14:42

چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید:

چرا نگاه هایت آنقدر غمگین است؟

چرا لبخندهایت آنقدر بی رنگ است؟

اما افسوس...

هیچ کس نبود. همیشه من بودم و من و تنهایی پر از خاطره.

آری با تو هستم...

با تویی که از کنارم گذشتی... و حتی یک بار هم نپرسیدی چرا چشم هایت همیشه بارانی است؟!

ب 6 شهریور 1388 ساعت 00:14

عشق من کشیدن سیگار بعد از یک وعده خوردن غذای چرب وچیل

مثل هیچکس 2 اسفند 1388 ساعت 14:07 http://paaeeZ.blogsky.com

و من سیگاری روشن کردم
خدا هم درختی آتش زد،

و هردو با هم از دودشان لذت بردیم

قلندر 19 فروردین 1389 ساعت 20:53 http://aghalandar.wordpress.com/

سکوت سرشار از نا گفته هاست!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد