...::مزخرفات بین دو سیگار::...

مردی که روبروی تو سیگار می کشد/باحلقه های دود دورخودش دار می کشد

...::مزخرفات بین دو سیگار::...

مردی که روبروی تو سیگار می کشد/باحلقه های دود دورخودش دار می کشد

حکایت

شیخ را روزی دیدیم پا در هوا، از پنجره آویخته، به حیرت فرو شدیم که "این چه باشد؟" گفت: "آن تلخ وش که صوفی، ام الخباثث اش خواند یادتان هست؟" گفتیم: "آری" گفت: "آن یار پریچهره چطور؟" گفتیم: "آری" گفت: "اولی بخوردیم ظرفیتش در ما نبود و درصدش زیاد، بد مستی کردیم. دومی خسته شد، ما را از پنجره به بیرون پرتاب کرد" 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
صدا 8 اردیبهشت 1388 ساعت 10:11

میگویند تا سه نشه بازی نشه..
شیخ برای سومین بار چیزی را امتحان کند
شاید در کنارش ماند....

شیمودا 10 اردیبهشت 1388 ساعت 20:34 http://shimoda.blogfa.com

شیخ جان رودل کرده بودند از خوردن یار پری چهره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد