...::مزخرفات بین دو سیگار::...

مردی که روبروی تو سیگار می کشد/باحلقه های دود دورخودش دار می کشد

...::مزخرفات بین دو سیگار::...

مردی که روبروی تو سیگار می کشد/باحلقه های دود دورخودش دار می کشد

حکایت

و گفت: "آن کسی که می داند سکوت نمی کند و نمی گوید گزافه می گوید بدون اینکه هیچ چیز دیگری بدون معنا بدون اینکه فکر کند دیگران وجود دارند" و اضافه کرد "خلاصه اش اینکه من زیاد می دانم"

نظرات 3 + ارسال نظر
صدایی خسته توام با سکوت 16 اردیبهشت 1388 ساعت 15:17

شنیدم ، که چون قوی زیبا بمیرم
فریبنده زاد و فریبا بمیرم
شب مرگ ، تنها نشیند به موجی
رَود ، گوشه ای ، دور و تنها بمیرم
در آن گوشه ، چندان غزل خوان شوم
که خود در میان غزل ها بمیرم
گروهی در آنند ، که مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد ، آنجا بمیرند
شب مرگ ، از بیم آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود ، آسان بمیرد
من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
چو روزی ز آغوش دریا ، بر آمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرم

تو دریای من بودی
آغوش باز کن
که میخواهد این قوی زیبا ، بمیرد

f.jojo 16 اردیبهشت 1388 ساعت 20:08

salam.
ey bad nistesh weblaget ja dare behtar she
ta bad...

محمد 16 اردیبهشت 1388 ساعت 20:11 http://inak.blogsky.com/

از این ورا حضرت کنفوسیوس؟
فرموده بودی هیچ دلیلی ندارد که نمی دانم چه ، اصولا دلیلی ندارد که دلیلی برای هرچیزی مترتب باشد ، بنده در عین تنفر از نحوه ی هستی , عاشق نوع هستی هستم و انکار هم نمی کنم
ضمن اینکه معتقدم طبیعت چیزی به آدم نمی دهد ،این خود احمق ما هستیم که برمی گزینیم و به سادگی فراموش می کنیم اش
مینیمالیستی کردن جهان خودمحور اگرچه گذاره ی دشواری ست اما لذت بخش تر از این فرایند کوفتی ست که دارد می گذرد
آقای سیگارچی
از آن روزی که "مضخرفات بین" سیگارهایتان را کشف کردم تا آن روزی که "مضخرف " به "مزخرف " بدل شد و "بی شئور" به "بیشعور " زمان زیادی نمی گذرد ، این برای من بهتر است اگر گزیده ها را فراموش کنم و به گزینه ها فکر کنم تا هرشب جلوی "حادثه"های وبلاگم 0 نبینم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد