...::مزخرفات بین دو سیگار::...

مردی که روبروی تو سیگار می کشد/باحلقه های دود دورخودش دار می کشد

...::مزخرفات بین دو سیگار::...

مردی که روبروی تو سیگار می کشد/باحلقه های دود دورخودش دار می کشد

فرهاد نامه

گفت: "گنجشکها به آدم عاشق زود عادت می کنند آدم عاشق قلبش اتوماتیک مهربان می شود یک دانه برگ که می افتد اشک می آید به چشمهاش" 

 تمام سر و صورتش پر از گنجشک بود همانجور ایستاده رو به ماه گریه می کرد. داد زد: "من چی را می خوام ؟ من جدا چی را می خوام؟" خواب بودم یادم نیست، فرهاد بود، خسرو بود یا کالیگولا ...

نظرات 3 + ارسال نظر
301040 21 اردیبهشت 1388 ساعت 03:54 http://301040.blogsky.com

آقا انقدر سیگار می کشی داغون میشیا...!!!
:دی
:دی
http://301040.blogsky.com

صدایی مرده 21 اردیبهشت 1388 ساعت 15:54

شیرین بیدار بود
و برای آخرین بار قبل از مرگ اینها رو زمزمه میکرد:
غصه نخور ای دل بیکسم
گریه نکن گلم همه کسم
رسم دنیا بی وفاییه
دلکم .. دلکم .. دلکم ..
دل من بغضتو بشکن
ولی نگو بمون با من
ببار مثل ابر بهار
دل من
... دل من

f.jojo 21 اردیبهشت 1388 ساعت 20:49

نگاهت را می فهمم
زبان ،مسئله ای نیست!
مروارید را
با درخشش لبخندت می سنجم
ابریشم را با تاب گیسوانت
حسی دارم به تردی زیبایی تو....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد